اين نوشته، ادامه مباحث مربوط به كعبه و مسجدالحرام و چهارمين بخش آن است. در اين شماره نيز مانند شمارههاي پيشين، سعي شده است آنچه از آيات، مربوط به اسرار و معارف حج در قرآن آمده، ارائه شود:
حج در لغت به معناي قصد كردن است. و در عرف شرع به معناي قصد كعبه نمودن به هدف تقرّب به خداي تعالي با انجام اعمال خاص در زمان و مكان خاص است. حج مركب از سيزده عمل عبادي است كه كليات اكثر اين سيزده عمل در قرآن مورد اشاره و تفصيل آن، در روايات توسط پيامبراكرم صلياللهعليهوآله و امامان معصوم عليهمالسلام بيان شده است.
الف ـ آثار مادي
حج داراي منافع مادي و اقتصادي براي مسلمانان:
وَ أَذِّنْ فِي النّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالاً... لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ... . حج :27 و 28
«منافع» دراين آيه شامل منافع مادي ومعنوي مي باشد.
ذلِكَ وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَي الْقُلُوبِ * لَكُمْ فِيها مَنافِعُ إِلي أَجَلٍ مُسَمًّي ثُمَّ مَحِلُّها إِلَي الْبَيْتِ الْعَتِيقِ . حج : 32 و 33
در اينكه مقصود از «شعائراللّه» در آيه بالا چيست، مفسّران سه احتمال گفتهاند:
تمام معالم دين، خصوص مناسك حج يا خصوص دامهاي قرباني.1
نكته پيشگفته بر اساس احتمال دوم است. گفتني است، در اين صورت معناي لَكُمْ فِيها مَنافِعُ إِلي أَجَلٍ مُسَمًّي... اين است كه مناسك حج وسيله كسب در آمد و تجارت براي شما مسلمانان است.2
آمدن مشركان به مكه در مراسم سالانه حج، داراي رهآوردهاي اقتصادي براي مكيان؛ از جمله مسلمانان بود:
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ بَعْدَ عامِهِمْ هذا وَ إِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ... .توبه : 28
ب ـ آثار معنوي
حج، سبب آمرزش گناهان، در صورت رعايت تقوا است:
وَ اذْكُرُوا اللّهَ فِي أَيّامٍ مَعْدُوداتٍ فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقي... .بقره : 203
امام صادق عليهالسلام در باره آيه بالا فرمود: حجگزار بر ميگردد بدون اينكه هيچ گناهي داشته باشد.3
نيز نك : حج كامل ـ آثار حج كامل و فلسفه حج
لزوم تهيه زاد و توشه (پوشاك، خوراك و...) براي سفر حج (و پرهيز از تحميل نيازمنديهاي خود بر گرده ديگران):
و زاد وتوشهاي براي خود تهيه نميكردند و از امكانات ديگران استفاده مي كردند و احياناً فكر ميكردند چون ميهمان خدا هستند، خداوند خود بدون واسطه نيازمنديهاي آنان را متكفّل خواهد شد. در ردّ اين پندار و عمل آنان، خداوند فرمود:
«زاد و توشه برداريد» و به دنبالش به تهيه زاد و توشه معنوي (تقوا) فرمان داده است.4
نيز نك : رهبري در حج
ابراهيم عليهالسلام و حج
حج، يادگاري از شريعت ابراهيم عليهالسلام :
وَ إِذْ بَوَّأْنا لاِءِبْراهِيمَ مَكانَ الْبَيْتِ... وَ أَذِّنْ فِي النّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ... .حج : 27 ـ 26
حضور هر ساله ابراهيم عليهالسلام در مراسم حج زمانش:
وَ أَذِّنْ فِي النّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ... . حج : 27
«يَأْتُوكَ» فعل مضارع و مفيد استمراراست.
نيز نك : دعوت به حج
لزوم انجام و اتمام حج فقط براي خدا:
وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلّهِ... .بقره : 196
...وَ لِلّهِ عَلَي النّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ... .آل عمران : 97
الف ـ حج اصغر و حج اكبر
تقسيم شدن حج به دو قسم «حج اصغر» (عمره مفرده) و «حج اكبر» (انواع سهگانه حج) به اعتبار عيد قربان و عدم آن:
وَ أَذانٌ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَي النّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ اْلأَكْبَرِ أَنَّ اللّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَ رَسُولُهُ... .توبه : 3
در روايات متعدّد آمده است: حج اكبر روز عيد قربان و حج اصغر عمره است5 و در روايات ديگر آمده است: «حج اكبر» روزِ عرفه، مشعر و رمي جمرات در منا است، و حج اصغر عمره است.6
ب ـ حج تمتّع و غير تمتّع
تقسيم شدن حج به حجّ تمتع و غيرتمتع (اِفراد و قِران) به اعتبارِ مجاورت حجگزار با حرم و مسجدالحرام و عدم مجاورت با آن:
...فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَي الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ... ذلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرامِ... .بقره : 196
حج تمتع، فريضه ساكنان غير حرم و غير مجاور با مسجدالحرام:
...فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَي الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ... ذلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرامِ... .بقره : 196
فضيلت بيشترِ حج تمتع نسبت به ساير اقسام حج (اِفراد و قِران):
...فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَي الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ... ذلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرامِ... .بقره : 196
از اينكه در ميان اقسام حج، فقط حج تمتّع در قرآن ذكر شده است، ميتوان استفاده كرد كه اين نوع از حج، برتر از ساير اقسام آن است. زراره از امام صادق عليهالسلام نقل كرده است كه آن حضرت فرمود: «الْمُتْعَةُ وَ اللَّهِ أَفْضَلُ وَ بِهَا نَزَلَ الْقُرْآنُ وَ جَرَتِ السُّنَّةُ»؛ «به خدا سوگند، متعه (حج تمتّع) برتر است و در موردش قرآن نازل گشته و سنت بر آن جاري شده است.»7
پيشبيني قرآن در باره امكان مخالفت با تشريع حج تمتّع و انكار آن از سوي برخي مسلمانان:
...فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَي الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ... ذلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ اتَّقُوا اللّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ .بقره : 196
مرحوم علامه طباطبايي فرموده است: بيان شديد اللحن در پايان اين آيه، با اينكه آغاز آن در بر دارنده چيزي جز بيان يك حكم در باره حج نيست. حاكي از آن است كه مخاطبان آن ممكن است چنين حكمي را انكار كرده يا در مورد آن توقف خواهند نمود، ودر واقع چنين امري هم اتفاق افتاد؛ زيرا حج در ميان احكامي كه در اسلام تشريع شده، از زمان ابراهيم عليهالسلام وجود داشته و آنان با آن مأنوس بودند و اسلام هم آن را به همان نحوي كه بود، تا اواخر زندگي پيامبر صلياللهعليهوآله امضا كرده بود و لذا پذيرش هرگونه تغييري در مورد آن، برايشان آسان نبود و به همين دليل، (حج تمتّع) مورد انكار واقع شده و در جان بسياري از آنان جاي نگرفته است.8
ابراهيمواسماعيلواهلبيت پيامبر صلياللهعليهوآله الگوهاي مردمدرحج وچگونگيانجاممناسكآن:
ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفاضَ النّاسُ... .بقره : 199
امام صادق عليهالسلام فرمود: مراد از «النّاسُ» ابراهيم و اسماعيل عليهماالسلام است و در روايت ديگر از امام حسين عليهالسلام نقل شده كه فرمود: مراد از «النّاسُ» ما (ا هلبيت) هستيم.9 روشن است آنچه در اين دو روايت آمده، بيان كاملترين مصاديق «النّاسُ» است.
امتيازطلبي قريش و همپيمانانشان در حج:
ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفاضَ النّاسُ... .بقره : 199
عدهاي از مفسّران گفتهاند: اين آيه خطاب به قريش و همپيمانان ايشان است كه معتقد بودند؛ چون اهل حرم و اهلاللّه هستند، نبايد از حرم خارج شوند ولذا وقوف به عرفات را ترك ميكردند! خداوند به آنان فرمان داد وقوف به عرفات را انجام دهند و مانند ساير مردم، از عرفات بهسوي مشعر كوچ كنند و در انجام مناسك حج براي خود امتيازي قائل نشوند.10
لغو هرگونه امتياز طلبي در حج:
ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفاضَ النّاسُ... .بقره : 199
امنيت كامل و همهجانبه، ازپيش نيازهاي اساسي براي انجام حج:
إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ... وَ مَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً وَ لِلّهِ عَلَي النّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً .آل عمران : 97 ـ 96
از اينكه در آيه شريفه، پيش از بيان وجوب حج، امنيت همه جانبه كعبه وحرم مورد تأكيد قرار گرفته است ميتواند اشاره به نكته ياد شده باشد.
امنيت (از دشمن، بيماري و هر نوع موانع ديگر) داراي نقش اساسي در اتمام و انجام كامل حج:
وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَ لا تَحْلِقُوا رُوءُسَكُمْ حَتّي يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ بِهِ أَذيً مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ فَإِذا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَي الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ... .بقره : 196
از امام صادق عليهالسلام در باره ثروتمندي كه هرگز حج بجا نياورده، پرسيدم. حضرت فرمود: چنين شخصي، از كساني است كه خداوند درباره آنان فرمود: آنان را كور محشور ميكنيم
حج، فريضهاي بس مهم و ارزشمند:
...وَ لِلّهِ عَلَي النّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعالَمِينَ .آل عمران : 97
ذكر «وَ مَنْ كَفَرَ» بهجاي «وَ مَن تَرَكَ»، بيانگر اهميت فوقالعاده حج ميباشد؛ به اين معنا كه ترك آن مستلزم كفر است.
حج گزاردن، حق خداوند بر عهده توانمندان:
...وَ لِلّهِ عَلَي النّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً... .آل عمران : 97
حج و مناسك آن، جلوه آشكار هدايت و راهنمايي خداوند:
وَ الْبُدْنَ جَعَلْناها لَكُمْ مِنْ شَعائِرِ اللّهِ... كَذلِكَ سَخَّرَها لَكُمْ لِتُكَبِّرُوا اللّهَ عَلي ما هَداكُمْ... .مائده :37 ـ 36
حج و مناسك آن، از مقدّسات و شعائر الهي:
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُحِلُّوا شَعائِرَ اللّهِ وَ لاَ الشَّهْرَ الْحَرامَ وَ لاَ الْهَدْيَ وَ لاَ الْقَلائِدَ وَ لاَ آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرامَ يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنْ رَبِّهِمْ وَ رِضْواناً... .مائده : 2
وَ أَذِّنْ فِي النّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلي كُلِّ ضامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ * لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ... ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَ لْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَ لْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ * ذلِكَ وَ مَنْ يُعَظِّمْ حُرُماتِ اللّهِ فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ... .مائده :30 ـ 27
حج ميدان انجام اعمال خير و كسب توشه براي آخرت:
الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِي الْحَجِّ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ يَعْلَمْهُ اللّهُ وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزّادِ التَّقْوي... .بقره : 197
نيز نك : اهميت مناسك حج
اعلان برائت و بيزاري خدا و رسول صلياللهعليهوآله از مشركان، در مراسم حج سال نهم هجري:
وَ أَذانٌ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَي النّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ اْلأَكْبَرِ أَنَّ اللّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَ رَسُولُهُ... .توبه : 3
موسم حج فرصتي مناسب براي برائت از مشركان و اعلان مواضع اسلام در برابر كفر:
وَ أَذانٌ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَي النّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ اْلأَكْبَرِ أَنَّ اللّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَ رَسُولُهُ... .توبه : 3
عيد قربان (دهم ذيحجه) بزرگترين روز حج:
وَ أَذانٌ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَي النّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ اْلأَكْبَرِ أَنَّ اللّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَ رَسُولُهُ... . توبه : 3
معاوية بن عمار گويد: از امام صادق عليهالسلام در باره «يَوْمَ الْحَجِّ اْلأَكْبَرِ» پرسيدم، حضرت فرمود: آن، روز عيدِ قربان است.11
اعلان برائت خدا و رسول صلياللهعليهوآله از مشركان در بزرگترين روز حج (عيدقربان حج سال نهم هجرت):
وَ أَذانٌ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَي النّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ اْلأَكْبَرِ أَنَّ اللّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَ رَسُولُهُ... .توبه : 3
پيامبراسلام صلياللهعليهوآله و حج
دعوت مردم به حج، از سوي پيامبراسلام صلياللهعليهوآله (در سال دهم هجرت):
وَ أَذِّنْ فِي النّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ... .حج : 27
از امام صادق عليهالسلام نقل شده است كه فرمود: رسول خدا صلياللهعليهوآله ده سال در مدينه اقامت كرد و به حج نرفت، سپس خداي عزّ و جلّ بر حضرت آيه وَ أَذِّنْ فِي النّاسِ بِالْحَجِّ... را نازل كرد. در پي اين، پيامبر صلياللهعليهوآله مناديان را فرمان داد كه با صداي بلند اعلان كنند كه رسولاللّه صلياللهعليهوآله امسال به حج ميروند.12
جايز بودن كسب و تجارت در حج:
الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِي الْحَجِّ...لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّكُمْ .بقره : 198 ـ 197
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُحِلُّوا شَعائِرَ اللّهِ... وَ لاَ آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرامَ يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنْ رَبِّهِمْ... .مائده : 2
مقصود از ابتغاي فضل پروردگار، پرداختن به تجارت است.13
ترك فريضه حج، با وجود استطاعت، مستلزم كفرِ (عملي):
... وَ لِلّهِ عَلَي النّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعالَمِينَ .آل عمران : 97
ترك حج سبب محروميت خود انسان از هدايت و بركات خانه خدا:
إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبارَكاً وَ هُديً لِلْعالَمِينَ... وَ لِلّهِ عَلَي النّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعالَمِينَ .آل عمران :97 ـ 96
ترك حج، از سوي ثروتمندان مستطيع، سبب كوري باطن آنان در قيامت:
وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمي .طه : 124
معاويةبن عمار ميگويد: از امام صادق عليهالسلام در باره ثروتمندي كه هرگز حج بجا نياورده، پرسيدم. حضرت فرمود: چنين شخصي، از كساني است كه خداوند درباره آنان فرمود: آنان را كور محشور ميكنيم: «هُوَ مِمَّنْ قالَ اللّهُ تَعالي: وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمي » راوي گويد: هنگاميكه امام صادق عليهالسلام مرا از اين سخن شگفتزده ديد، فرمود: مقصود اين است كه خداوند او را از درك و شناخت راه حق باز ميدارد:
«أَعْمَاهُ اللَّهُ عَنْ طَرِيقِ الْحَقِّ».14
تأخير حج (حَجةالاسلام) تا فرارسيدن مرگ، موجب كور محشورشدن در عالم آخرت:
وَ مَنْ كانَ فِي هذِهِ أَعْمي فَهُوَ فِي الاْخِرَةِ أَعْمي وَ أَضَلُّ سَبِيلاً .اسراء : 72
ابو بصير گويد: از امام صادق عليهالسلام در باره آيه «وَ مَنْ كانَ...» پرسيدم. حضرت فرمود: اين درباره كسي است كه حج واجب خود را تا آنگاه كه مرگش فرا رسد، به تأخير اندازد. چنين شخصي در قيامت كور محشور ميشود: «ذَلِكَ الَّذِي يُسَوِّفُ نَفْسَهُ الْحَجَّ؛ يَعْنِي حَجَّةَ الاْءِسْلامِ حَتَّي يَأْتِيَهُ الْمَوْتُ».15
كسب تقوا در حج، عاليترين كار نيك و بهترين توشه معنوي:
الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِي الْحَجِّ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ يَعْلَمْهُ اللّهُ وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزّادِ التَّقْوي... .بقره : 197
رعايت تقوا در حج فرمان مؤكد خداوند:
يَسْئَلُونَكَ عَنِ اْلأَهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَواقِيتُ لِلنّاسِ وَ الْحَجِّ وَ لَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقي... وَ اتَّقُوا اللّهَ... .بقره : 189
وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلّهِ... وَ اتَّقُوا اللّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ... .بقره : 196
الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِي الْحَجِّ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ يَعْلَمْهُ اللّهُ وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزّادِ التَّقْوي وَ اتَّقُونِ يا أُولِي اْلأَلْبابِ .بقره : 197
وَ اذْكُرُوا اللّهَ فِي أَيّامٍ مَعْدُوداتٍ فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقي وَ اتَّقُوا اللّهَ... . بقره : 203
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُحِلُّوا شَعائِرَ اللّهِ وَ لاَ الشَّهْرَ الْحَرامَ وَ لاَ الْهَدْيَ وَ لاَ الْقَلائِدَ وَ لاَ آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرامَ... وَ تَعاوَنُوا عَلَي الْبِرِّ وَ التَّقْوي... وَ اتَّقُوا اللّهَ... .مائده : 2
...وَ حُرِّمَ عَلَيْكُمْ صَيْدُ الْبَرِّ ما دُمْتُمْ حُرُماً وَ اتَّقُوا اللّهَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ .مائده : 96
ذلِكَ وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَي الْقُلُوبِ... لَنْ يَنالَ اللّهَ لُحُومُها وَ لا دِماوءُها وَ لكِنْ يَنالُهُ التَّقْوي مِنْكُمْ... .مائده : 37 ـ 32
شايسته بودن تكرار حج و عمره و زيارت خانه خدا:
وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثابَةً لِلنّاسِ... .بقره : 125
«مَثابَةً»، از ثوب، به معناي رجوع به حالت سابق (مفردات راغب) و موضع سابق و مكان سابق آمده است. مَثابَه بودنِ خانه خدا، معنايش رجوع مكرّر به آن است.16
واجب شدن حج بر انسان در صورت تأمين هزينه آن توسط شخص ديگر:
...وَ لِلّهِ عَلَي النّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً... .آل عمران : 97
محمدبن مسلم گويد: از امام صادق عليهالسلام در باره ...وَ لِلّهِ عَلَي النّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ... پرسيدم، حضرت فرمود: «مقصود از مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً... داشتن مالي است كه بتواند با آن حج انجام دهد. گفتم اگر بر كسي مالي عرضه شود كه با آن حج انجام دهد، اما او شرم كند (حكمش چيست؟) حضرت فرمود: اين شخص مستطيع است.17
برتري حج پياده نسبت به حج سواره:
وَ أَذِّنْ فِي النّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلي كُلِّ ضامِرٍ... .حج : 27
از تقديم ذكري «رِجالاً» بر «وَ عَلي كُلِّ ضامِرٍ» ميتوان برتريِ حج پياده بر حج سواره را استفاده كرد.18
رايج بودن انجام حج در عصر و شريعت ابراهيم عليهالسلام :
وَ أَذِّنْ فِي النّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلي كُلِّ ضامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ .حج : 27
دعوت عمومي ابراهيم عليهالسلام از مردم به زيارت خانه خدا و انجام مناسك حج:
وَ أَذِّنْ فِي النّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلي كُلِّ ضامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ .حج : 27
انجام مناسك حج امري رايج در عصر شعيب و موسي عليهالسلام :
قالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ إِحْدَي ابْنَتَيَّ هاتَيْنِ عَلي أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمانِيَ حِجَجٍ... .قصص: 72
(موسم) حج مبدأ تاريخ در عصر شعيب و موسي عليهالسلام :
قالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ إِحْدَي ابْنَتَيَّ هاتَيْنِ عَلي أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمانِيَ حِجَجٍ... . قصص : 72
اجتماع بزرگ مسلمانان و مشركان در حج و عيد قربان سال نهم هجرت، در سر زمين منا و اعلان برائت خدا و رسول صلياللهعليهوآله به مشركان:
وَ أَذانٌ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَي النّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ اْلأَكْبَرِ أَنَّ اللّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَ رَسُولُهُ... .توبه : 3
در روايات متعدد آمده است كه: مقصود از «يَوْمَ الْحَجِّ اْلأَكْبَرِ» روز عيد قربان است.19 از دستهاي از روايات استفاده ميشود كه مقصود از آن، خصوص عيد قربان سال نهم هجرت است و علّت اينكه اين روز «يَوْمَ الْحَجِّ اْلأَكْبَرِ» ناميده شده، اين است كه در آن سال، مسلمانان و مشركان در كنار هم حج به جاي آوردند و بعد از آن، ديگر مشركان از انجام حج ممنوع شدند.20
نيز نك : حج در عصر جاهليت
اجزاي حج تمتع
حجّ تمتع تركيب يافته از دو جزءِ عمره تمتع و حج تمتع:
...فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَي الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ... .بقره : 196
مقدّم بودن عمره تمتع بر حجّ تمتع:
...فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَي الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ... .بقره : 196
حلال شدن محرّمات احرام پس از انجام اعمال عمره تمتع و پيش از احرام حج:
...فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَي الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ... .بقره : 196
نيز نك : اقسام حج
رايج بودن حج، در عصر جاهليت:
يَسْئَلُونَكَ عَنِ اْلأَهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَواقِيتُ لِلنّاسِ وَ الْحَجِّ وَ لَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقي وَ أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها... .بقره : 189
«وَ لَيْسَ الْبِرُّ...»، اشاره دارد به عمل خرافي مشركانِ عصر جاهليت، كه بر اساس آن، وقتي براي حج محرم ميشدند، از راههاي معمول وارد خانههايشان نميشدند، بلكه از نقبهاي ايجاد شده در پشت خانهها وارد ميشدند.
ورود شخص مُحرم به خانه، نه از راههاي معمول، بلكه از نقبهاي پشت آن، نشانه برّ و نيكي نزد مشركان عصر جاهليت:
...وَ لَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقي وَ أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها... .بقره : 189
آميختگي مراسم حج و قرباني با مظاهرِ شرك و بتپرستي، در عصر جاهليت:
وَ أَذِّنْ فِي النّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ... وَ أُحِلَّتْ لَكُمُ اْلأَنْعامُ إِلاّ ما يُتْلي عَلَيْكُمْ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ اْلأَوْثانِ... .حج : 30 ـ 27
گرچه خطاب «فَاجْتَنِبُوا» عام است؛ اما قرار گرفتن آن در ميان آيات حج، آنگونه كه برخي مفسّران هم گفتهاند، اشاره دارد به عمل مشركان در حج، كه به قصد تقرّب به بتها، قرباني ميكردند و خون آن را به سر و روي بتها ميماليدند و خداوند اين عمل آنان را پليدي ناميده است.21
وجود شعارهاي شركآميز و ضدّ توحيدي در مراسم حج عصر جاهليت:
وَ أَذِّنْ فِي النّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ... وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ... . حج : 30 ـ 27
برخي از مفسّران گفتهاند «...وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ...» اشاره دارد به تلبيه شركآلود مشركانِ عصر جاهليت، كه ميگفتند: «لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ لا شَرِيكَ لَكَ إِلاَّ شَرِيكٌ هُوَ لَكَ تَمْلِكُهُ وَ مَا مَلَكَ»22
گناه پنداشتن كسب و تجارت در حج توسط مشركان عصر جاهليت:
الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِي الْحَجِّ... لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّكُمْ .بقره : 198 ـ 197
«لَيْسَ عَلَيْكُمْ»، در ردّ پندار مردم عصر جاهليت است كه فكر ميكردند پرداختن به كسب و تجارت در حج روا نيست.
پرهيز مردم عصرِ جاهليت (قريش و همپيمانانشان)، از وقوف به عرفه:
ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفاضَ النّاسُ... .بقره : 199
يك تفسير در باره آيه بالا اين است كه اين آيه در ردّ قريش و همپيمانانشان است كه فكر ميكردند چون اهل حرم و اهل اللّه هستند، نبايد از حرم خارج شوند و در عرفات وقوف نمايند و لذا تنها در مشعر وقوف ميكردند و...23
پرداختن قريش به ذكر و نقل مفاخر و آثار پدران خود در منا پس از انجام حج:
فَإِذا قَضَيْتُمْ مَناسِكَكُمْ فَاذْكُرُوا اللّهَ كَذِكْرِكُمْ آباءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْراً... .بقره : 200
طبق روايتي از امام باقر عليهالسلام در تفسير اين آيه، قريش پس از فراغ از مناسك حج در منا اجتماع ميكردند و به ذكر مفاخر و آثار پدران خود ميپرداختند. خداي تعالي به آنان فرمود: بهجاي ذكر مفاخر پدران خود، خدا را ياد كنيد.24
طواف خانه خدا، بدون هيچ پوشش و لباس و با سوت و كف توسط قريش در عصر جاهليت:
وَ ما كانَ صَلاتُهُمْ عِنْدَ الْبَيْتِ إِلاّ مُكاءً وَ تَصْدِيَةً... .انفال : 35
گروهي از مفسّران گفتهاند: آيه بالا اشاره دارد به عمل قريش كه خانه خدا را بدون پوشش و لباس و با سوت و كف طواف ميكردند.25
مبارزه قرآن با انحرافات و خرافاتِ راه يافته به حج، در عصر جاهليت:
وَ لَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقي وَ أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها... .بقره : 189
الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلا رَفَثَ...لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّكُمْ .بقره 198 ـ 197
ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفاضَ النّاسُ وَ اسْتَغْفِرُوا اللّهَ... فَإِذا قَضَيْتُمْ مَناسِكَكُمْ فَاذْكُرُوا اللّهَ كَذِكْرِكُمْ آباءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْراً . بقره : 200 ـ 199
لزوم به پايان رساندن حج، حتي پس از فاسد و باطل شدن آن:
وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلّهِ... .بقره : 196
از اطلاق «أَتِمُّوا الْحَجَّ» استفاده ميشود: حتي اگر به دليلي حج فاسد و باطل شد، بايد آن را به پايان برد.26
تباه و بي نتيجه بودن حجِّ دنيا طلبان:
فَإِذا قَضَيْتُمْ مَناسِكَكُمْ فَاذْكُرُوا اللّهَ كَذِكْرِكُمْ آباءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْراً فَمِنَ النّاسِ مَنْ يَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا وَ ما لَهُ فِي الاْخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ .بقره : 200
جايز نبودن حج قِران و اِفراد جز براي اهل مكه و حاضر در آن:
...فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَي الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ... ذلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرامِ... .بقره : 196
امام رضا عليهالسلام فرمود: (حج) قِران و اِفراد كه عامه (اهل سنت) انجام ميدهند، جز براي اهل مكه و حاضران در آن، جايز نيست... ؛ زيرا خداي تعالي فرمود: وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلّهِ... .27
دعوت خداوند از موءمنان به اتمام حج و عمره و انجام كامل آن:
وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلّهِ... .بقره : 196
پاك شدن از گناهان، از آثار حج كامل:
وَ اذْكُرُوا اللّهَ فِي أَيّامٍ مَعْدُوداتٍ فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقي... .بقره : 203
محمدبن مسلم گويد: از امام باقر عليهالسلام در باره سخن خدا: فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِي الْحَجِّ... پرسيدم، حضرت فرمود: اي محمد، خداوند با مردم شرطي كرده و براي آنان شرطي را پذيرفته است و هركس با خداوند وفا كند، خدا با او وفا كند. گفتم شرطي كه با آنان كرده چيست؟ و شرطي كه براي آنان پذيرفته كدام است؟ فرمود: اما شرطي كه با آنان كرده اين است كه فرمود: ...الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِي الْحَجِّ... و اما شرطي را كه براي مردم پذيرفته اين است كه فرمود: ...فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقي... فرمود: «شخصيكه به شرط خدا وفاكند» از حج برميگردد بدون اينكه گناهي بر ذمه او باشد.28
نيز نك : فلسفه حج
«هر گاه مُحرم شدي برتو است كه: تقواي الهي را رعايت كني و زياد ذكر خدا بگويي و سخن كم گويي جز سخن حق؛ زيرا از تماميت و كمال حج و عمره اين است كه انسان زبانش را جز از سخن حق باز بدارد.
انجام تمام واجبات و مناسك، و پرهيز از تمام محرمات، از شرايط حج كامل:
وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ... .بقره : 196
از امام صادق عليهالسلام نقل شده كه در تفسير آيه فوق فرمود: مقصود از اتمام حج و عمره، اين است كه بهطور كامل واجبات را ادا نمايد و از چيزهايي كه مُحرم بايد بپرهيزد (محرمات)، پرهيز كند.29
ديدار و ملاقات با امام (واجب الاطاعه و معصوم)، از شرايط كمال و اتمام حج:
وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلّهِ... .بقره : 196
امام باقر عليهالسلام فرمود: «تَمَامُ الْحَجِّ لِقَاءُ الاْءِمَامِ»؛ «اتمام و كمال حج، ملاقات كردن با امام (معصوم) است.»30
مراقبت از زبان و پرهيز از سخنان بيهوده و باطل در حال احرام و موسم حج، از شرايط حج كامل:
وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلّهِ... الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِي الْحَجِّ... . بقره : 197 ـ 196
از امام صادق عليهالسلام نقل شده است كه فرمود: «هر گاه مُحرم شدي برتو است كه: تقواي الهي را رعايت كني و زياد ذكر خدا بگويي و سخن كم گويي جز سخن حق؛ زيرا از تماميت و كمال حج و عمره اين است كه انسان زبانش را جز از سخن حق باز بدارد. خداي تعالي مي فرمايد: فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ .31
نيز نك : امنيت درحج
آب رساني به حجگزاران
آبدادن به حجگزاران و زائران خانه خدا، شغلي مهم و افتخارآميز در ميان ساكنان مكه در صدر اسلام:
أَ جَعَلْتُمْ سِقايَةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْيَوْمِ الاْخِرِ وَ جاهَدَ فِي سَبِيلِ اللّهِ لا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللّهِ... .توبه : 19
اعتقاد مسلمانان ساكن مكه به برابري كار آب دادن به حجاج، با ايمان به خدا و آخرت و جهاد در راه خدا و باطل دانستن اين اعتقاد از سوي خداوند:
أَ جَعَلْتُمْ سِقايَةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْيَوْمِ الاْخِرِ وَ جاهَدَ فِي سَبِيلِ اللّهِ لا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللّهِ... .توبه : 19
تأمين آب مورد نياز زائران خانه خدا امري ارزشمند در پيشگاه خدا:
أَ جَعَلْتُمْ سِقايَةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْيَوْمِ الاْخِرِ وَ جاهَدَ فِي سَبِيلِ اللّهِ لا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللّهِ... .توبه : 19
در اين آيه، خداي تعالي فقط برابري كار آبرساني به حجاج، با ايمان به خدا و معاد و جهاد در راه خدا را نفي كرده است، نه اصل ارزشمندي اين عمل را.
نك : اقسام حجگزاران
الف ـ حجگزاران بلند همت
حجگزاران بلند همت، خواهان نيكي (رفاه و آسايش) در دنيا و نيكي (رضاي خدا و بهشت و سعادت) در آخرت و در امان بودن از عذاب جهنم:
وَ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الاْخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النّارِ... .بقره : 201
از امام صادق عليهالسلام نقل شده است كه در باره «رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الاْخِرَةِ حَسَنَةً» فرمود: مقصود از «وَ فِي الاْخِرَةِ حَسَنَةً» رضاي خدا و بهشت در آخرت و مقصود از «آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً» توسعه رزق و روزي و اخلاق نيك در دنيا است.32 البته حسنه داراي مفهوم وسيعي است و شامل هر نوع نيكي مي شود. آنچه امام عليهالسلام فرمود، مهمترين مصاديق و موارد حسنه است.
بهرهمندي حجگزاران بلند همت، از نتايج دعا و اعمال خود (در دنيا و آخرت):
وَ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الاْخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النّارِ... أُولئِكَ لَهُمْ نَصِيبٌ مِمّا كَسَبُوا... . بقره : 202 ـ 201
شناخت كامل دنيا و آخرت و امور آن عامل بلند همتي عدهاي از حجگزاران:
وَ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الاْخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النّارِ... .بقره : 201
از اينكه اين حجگزاران اولاً: در دعايشان دنيا و آخرت را با هم ميخواهند و ثانياً: فقط نيكي و خوبيهاي آن را ميخواهند، روشن ميشود كه آنان به دنيا و آخرت، معرفت كامل دارند و امور آن را به نيك و بد تقسيم و تنها نيكيهاي آن را انتخاب و در خواست مي كنند.
ب ـ حج گزاران دون همت
حج گزاران دون همت، فقط خواهان دنيا (اعم از نيك و بد) از خداوند:
...فَمِنَ النّاسِ مَنْ يَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا... .بقره : 200
بياثر بودن اعمالِ حجگزاران دنيا طلب و محروم ماندن آنان از هرگونه بهره و پاداش در آخرت:
...فَمِنَ النّاسِ مَنْ يَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا وَ ما لَهُ فِي الاْخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ .بقره : 200
دعوت خداوند از حجگزاران به بلند همتي و جامعنگري و پرهيز از دونهمتي و دنيا طلبي:
...فَمِنَ النّاسِ مَنْ يَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا وَ ما لَهُ فِي الاْخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ * وَ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الاْخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النّارِ * أُولئِكَ لَهُمْ نَصِيبٌ مِمّا كَسَبُوا... .بقره : 201 ـ 200
معيار تقسيم حجگزاران
تقسيم شدن حجگزاران به دو گروه، بر اساس نيت و درخواستشان از خداوند:
فَإِذا قَضَيْتُمْ مَناسِكَكُمْ فَاذْكُرُوا اللّهَ كَذِكْرِكُمْ آباءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْراً فَمِنَ النّاسِ مَنْ يَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا... وَ مِنْهُمْ مَنْيَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الاْخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النّارِ .بقره :201 ـ 200
نيز نك : حجگزار محصور
حجگزاران اولاً: در دعايشان دنيا و آخرت را با هم ميخواهند و ثانياً: فقط نيكي و خوبيهاي آن را ميخواهند.
سفر حج، يادآور سفر آخرت، و وسيله كسب توشه براي آن ديار:
الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِي الْحَجِّ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ يَعْلَمْهُ اللّهُ وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزّادِ التَّقْوي... .بقره : 197
اجتماع حجگزاران، يادآور جمع شدن انسانها در قيامت:
وَ اذْكُرُوا اللّهَ فِي أَيّامٍ مَعْدُوداتٍ فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقي وَ اتَّقُوا اللّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ .بقره :203
توجه به قيامت، زمينهساز عمل به مناسك حج:
وَ اذْكُرُوا اللّهَ فِي أَيّامٍ مَعْدُوداتٍ فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقي وَ اتَّقُوا اللّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ .بقره :203
نيز نك : اقسام حجگزاران و حجگزاران بلند همت
فرار و عروج از «خود و ما سواي حق» به سوي خدا تشكيل دهنده حقيقت حج:
فَفِرُّوا إِلَي اللّهِ... .ذاريات : 50
از امام صادق عليهالسلام نقل شده كه فرمود: فَفِرُّوا إِلَي اللّهِ... معنايش اين است كه حج انجام دهيد.33 مقصود اين است كه حج از مصاديق بارزِ فرار و رفتن بهسوي خدا است.
واجب نبودن اتمام و اكمال حج، در صورت محصور شدن (بازماندن از انجام حج بهواسطه بيماري يا جلوگيري دشمن):
وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ... .بقره : 196
فرستادن قرباني (به منا جهت ذبح آن در روز عيد قربان) و تراشيدن سر، پس از ذبح، راه خروج از احرام حج، در صورت بازماندن از انجام مناسك بهواسطه بيماري:
وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَ لا تَحْلِقُوا رُوءُسَكُمْ حَتّي يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ... .بقره : 196
جايز نبودن تراشيدن سر براي حجگزارِ محصور، پيش از ذبح قرباني در قربانگاه:
وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَ لا تَحْلِقُوا رُوءُسَكُمْ حَتّي يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ... .بقره : 196
جايز بودن تراشيدن سر براي حجگزار محصور پيش از ذبح قرباني در صورت ابتلا به بيماري يا عارضهاي در ناحيه سر:
وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَ لا تَحْلِقُوا رُوءُسَكُمْ حَتّي يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ بِهِ أَذيً مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْيَةٌ... .بقره196
واجب شدن كفاره (سه روز روزه يا اطعام به شش يا ده مسكين يا ذبح يك گوسفند) بر حجگزار محصور، در صورت تراشيدن سر، پيش از ذبح قرباني، به سبب ابتلا به بيماري يا عارضهاي در ناحيه سر:
وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلّهِ فَإِنْأُحْصِرْتُمْ فَمَااسْتَيْسَرَ مِنَالْهَدْيِ وَلاتَحْلِقُوارُوءُسَكُمْ حَتّي يَبْلُغَ الْهَدْيُمَحِلَّهُ فَمَنْ كانَ مِنْكُمْمَرِيضاً أَوْبِهِأَذيًمِنْرَأْسِهِفَفِدْيَةٌمِنْصِيامٍ أَوْصَدَقَةٍ أَوْنُسُكٍ....بقره: 196
فراخواني مردم به حج از سوي ابراهيم خليل عليهالسلام به فرمان خداوند:
وَ إِذْ بَوَّأْنا لاِءِبْراهِيمَ مَكانَ الْبَيْتِ... وَ أَذِّنْ فِي النّاسِ بِالْحَجِّ... .حج27 ـ 26
وعده و اخبارِ قطعي خداوند به ابراهيم عليهالسلام مبني بر حضور مردم از راههاي دور و نزديك براي حج در پي دعوت وي از آنان:
وَ إِذْ بَوَّأْنا لاِءِبْراهِيمَ مَكانَ الْبَيْتِ... وَ أَذِّنْ فِي النّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلي كُلِّ ضامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ حج : 27 ـ 26
«يَأْتُوكَ رِجالاً»، جواب امر است: «إذن فيهم و ان تأذن فيهم يأتوك راجلين...»34
تبليغ و فراخواني مردم به حج و زيارتِ خانه خدا از وظايف رهبران الهي:
وَ أَذِّنْ فِي النّاسِ بِالْحَجِّ... .حج : 26
گرچه مخاطب «وَ أَذِّنْ» يك نفر؛ يعني ابراهيم عليهالسلام است اما او به عنوان رهبر و پيامبر الهي مأمور چنين كاري بود.
ياد و ذكر خدا در حج، فرمان مؤكد خداوند به حجگزاران:
فَإِذا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفاتٍ فَاذْكُرُوا اللّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرامِ وَ اذْكُرُوهُ كَما هَداكُمْ... .
فَإِذا قَضَيْتُمْ مَناسِكَكُمْ فَاذْكُرُوا اللّهَ كَذِكْرِكُمْ آباءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْراً... وَ اذْكُرُوا اللّهَ فِي أَيّامٍ مَعْدُوداتٍ ... .بقره : 203 ـ 199 ، 198
وَ أَذِّنْ فِي النّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالاً... لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ يَذْكُرُوا اسْمَ اللّهِ فِي أَيّامٍ مَعْلُوماتٍ... وَ الْبُدْنَ جَعَلْناها لَكُمْ مِنْ شَعائِرِ اللّهِ لَكُمْ فِيها خَيْرٌ فَاذْكُرُوا اسْمَ اللّهِ عَلَيْها... .حج : 27 و 28 و 36
لزوم ذكر و ياد خدا در حج بر اساس دستور و تعليم خداوند:
...فَإِذا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفاتٍ فَاذْكُرُوا اللّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرامِ وَ اذْكُرُوهُ كَما هَداكُمْ... .بقره : 198
جهل و ناداني مردم پيش از اسلام نسبت به كيفيت ذكر خدا در حج:
...فَإِذا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفاتٍ فَاذْكُرُوا اللّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرامِ وَ اذْكُرُوهُ كَما هَداكُمْ وَ إِنْ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضّالِّينَ .بقره : 198
لزوم انجام مراسم حج با محوريت رهبر الهي:
وَ أَذِّنْ فِي النّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ... . حج : 27
اينكه خداوند فرمود: «مردم از پياده و سواره بر تو (ابراهيم) وارد خواهند شد»، ميتواند متضمّن دستوري باشد به مردم كه بايد ابتدا به زيارت رهبر الهي بشتابند و با محوريت او حج انجام دهند.
لزوم ديدار با رهبر الهي در موسم حج:
وَ أَذِّنْ فِي النّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ... . حج : 27
اين برداشت، با توجه به توضيح پيشين و اين سخن امام باقر عليهالسلام است كه فرمود: «تماميت و كمال حج، ملاقات كردن با امام است.»
...ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ .حج : 29
در روايتي از امام صادق عليهالسلام نقل شده است كه فرمود: ...ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ ملاقات با امام عليهالسلام است.35
حج، از واجباتِ داراي وقت و زمان معين:
يَسْئَلُونَكَ عَنِ اْلأَهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَواقِيتُ لِلنّاسِ وَ الْحَجِّ... .بقره : 189
هلالهاي ماه، تقويم طبيعي و وسيله شناخت زمان و موسم حج:
يَسْئَلُونَكَ عَنِ اْلأَهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَواقِيتُ لِلنّاسِ وَ الْحَجِّ... .بقره : 189
اهميت فوقالعاده زمان حج و انجام آن در وقت معين:
يَسْئَلُونَكَ عَنِ اْلأَهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَواقِيتُ لِلنّاسِ وَ الْحَجِّ... .بقره : 189
ذكر «الْحَجِّ» پس از «مَواقِيتُ لِلنّاسِ»، بيانگر اهميت فوقالعاده حج و شناخت زمان آن است.
موسم حج، اوقاتي بس مقدس و مورد سوگند خداوند:
وَ الْفَجْرِ * وَ لَيالٍ عَشْرٍ * وَ الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ * وَ اللَّيْلِ إِذا يَسْرِ . فجر : 4ـ1
ابوالفتوح رازي در تفسيرش آورده است: جابربن عبداللّه انصاري روايت كرده از رسول عليهالسلام كه گفت: فجر، صبح ذيحجه است و لياليِ عشر دهه اوست و شفع روز عيد و وتر روز عرفه.36
امام صادق عليهالسلام :
«... خداي تعالي با سخن خود؛ ...وَ لِلّهِ عَلَي النّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ... حج را واجب نكرد و از ميان جميع طاعات، آن را به خود اختصاص نداد، جز براي آمادگي و توجه به مرگ و قبر و بر انگيخته شدن و قيامت.»
در روايت ديگر، از امام باقر و امام صادق عليهماالسلام شفع به روز ترويه (هشتم ذيحجه) و وتر به روز عرفه (نهم ذيحجه) تفسير شده است و مقصود از وَ اللَّيْلِ إِذا يَسْرِ شب مزدلفه (شب عيد قربان) است كه حجاج پس از وقوف به عرفات و مشعر بهسوي منا سير و حركت ميكنند.37
نيز نك : ماههاي حج
مشاهده منافع دنيايي و آخرتي و دستيابي به آنها، از فلسفههاي وجوب حج بر مردم:
وَ أَذِّنْ فِي النّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلي كُلِّ ضامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ * لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ... .حج : 27 ـ 26
شخصي از امام صادق عليهالسلام پرسيد: مقصود از ...مَنافِعَ لَهُمْ... منافع دنيا است يا منافع آخرت؟ حضرت فرمود: همه آن (مقصود است).38
ذكر و يادِ نام خدا و سپاسگزاري در برابر نعمتهاي او در روزهاي معين (موسم حج و روزهاي تشريق) از فلسفههاي وجوب حج بر مردم:
وَ أَذِّنْ فِي النّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلي كُلِّ ضامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ * لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ يَذْكُرُوا اسْمَ اللّهِ فِي أَيّامٍ مَعْلُوماتٍ عَلي ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ اْلأَنْعامِ... .حج : 28 ـ 27
دستيابي به فضل (بخشش و مغفرت) خدا، از فلسفههاي حج:
الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ... لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّكُمْ... .بقره : 198 ـ 197
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُحِلُّوا شَعائِرَ اللّهِ... وَ لاَ آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرامَ يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنْ رَبِّهِمْ وَ رِضْواناً... .مائده : 2
مرحوم طبرسي در تفسير لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّكُمْ... احتمالاتي را ذكر كرده كه از جمله آنها اين است: «بر شما منعي نيست كه از پروردگارتان مغفرت بطلبيد» و افزود: اين معنا را جابر، از امام باقر عليهالسلام روايت نموده است.39
بهرهمندي از هدايت و بركات عمومي خانه خدا، فلسفه وجوب حج بر مردم:
إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبارَكاً وَ هُديً لِلْعالَمِينَ... وَ لِلّهِ عَلَي النّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعالَمِينَ .آل عمران :97 ـ 96
استغفار و ياد خدا در مكانهاي مقدس (همانند عرفات و مشعر و...) از فلسفههاي وجوب حج:
...فَإِذا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفاتٍ فَاذْكُرُوا اللّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرامِ وَ اذْكُرُوهُ كَما هَداكُمْ وَ إِنْ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضّالِّينَ * ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفاضَ النّاسُ وَ اسْتَغْفِرُوا اللّهَ... فَإِذا قَضَيْتُمْ مَناسِكَكُمْ فَاذْكُرُوا اللّهَ كَذِكْرِكُمْ آباءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْراً... .بقره : 200 ـ 198
توجه به مرگ و قبر و قيا مت و آمادگي براي آنها، از فلسفه وجوب حج و اختصاص آن به خداوند:
...وَ لِلّهِ عَلَي النّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ... .آلعمران : 97
از امام صادق عليهالسلام نقل شده است كه فرمود: «...بدان كه خداي تعالي با سخن خود؛ ...وَ لِلّهِ عَلَي النّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ... حج را واجب نكرد و از ميان جميع طاعات، آن را به خود اختصاص نداد، جز براي آمادگي و توجه به مرگ و قبر و بر انگيخته شدن و قيامت.»40
تمرين تعظيم شعائر الهي از فلسفههاي حج:
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُحِلُّوا شَعائِرَ اللّهِ وَ لاَ الشَّهْرَ الْحَرامَ وَ لاَ الْهَدْيَ وَ لاَ الْقَلائِدَ وَ لاَ آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرامَ... .مائده : 2
وَ أَذِّنْ فِي النّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلي كُلِّ ضامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ .حج : 27
ذلِكَ وَ مَنْ يُعَظِّمْ حُرُماتِ اللّهِ فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ أُحِلَّتْ لَكُمُ اْلأَنْعامُ... ذلِكَ وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَي الْقُلُوبِ... وَ الْبُدْنَ جَعَلْناها لَكُمْ مِنْ شَعائِرِ اللّهِ لَكُمْ فِيها خَيْرٌ... .مائده :30،32و36
تمرين شرك زدايي و پرهيز از سخنان باطل، از فلسفههاي حج:
وَ أَذِّنْ فِي النّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلي كُلِّ ضامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ... ذلِكَ وَ مَنْ يُعَظِّمْ حُرُماتِ اللّهِ فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ أُحِلَّتْ لَكُمُ اْلأَنْعامُ إِلاَّ ما يُتْلي عَلَيْكُمْ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ اْلأَوْثانِ وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ .مائده : 27 و 30
اعلان عمومي برائت از مشركان، از فلسفههاي حج:
وَ أَذانٌ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَي النّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ اْلأَكْبَرِ أَنَّ اللّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَ رَسُولُهُ... .توبه : 3
رفع فقر و گرسنگي از اهداف واجب شدن فريضه حج و قرباني بر انسان:
وَ أَذِّنْ فِي النّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلي كُلِّ ضامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ
لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ يَذْكُرُوا اسْمَ اللّهِ فِي أَيّامٍ مَعْلُوماتٍ عَلي ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ اْلأَنْعامِ فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقِيرَ * وَ الْبُدْنَ جَعَلْناها لَكُمْ مِنْ شَعائِرِ اللّهِ لَكُمْ فِيها خَيْرٌ فَاذْكُرُوا اسْمَ اللّهِ عَلَيْها صَوافَّ فَإِذا وَجَبَتْ جُنُوبُها فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْقانِعَ وَ الْمُعْتَرَّ.... حج: 27 ، 28 و36
رسيدن به تقواي الهي از عاليترين فلسفه وجوب حج:
الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِي الْحَجِّ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ يَعْلَمْهُ اللّهُ وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزّادِ التَّقْوي... .بقره : 197
وَ الْبُدْنَ جَعَلْناها لَكُمْ مِنْ شَعائِرِ اللّهِ لَكُمْ فِيها خَيْرٌ... لَنْ يَنالَ اللّهَ لُحُومُها وَ لا دِماوءُها وَ لكِنْ يَنالُهُ التَّقْوي مِنْكُمْ... . حج : 37 ـ 36
كسب رضاي خدا، از مهمترين فلسفههاي حج:
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُحِلُّوا شَعائِرَ اللّهِ... وَ لاَ آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرامَ يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنْ رَبِّهِمْ وَ رِضْواناً... .مائده : 2
بخشيده شدن گناهان حجگزارِ پرهيزكارِ فوت شده، در ايام تشريق:
وَ اذْكُرُوا اللّهَ فِي أَيّامٍ مَعْدُوداتٍ فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقي... . بقره : 203
امامصادق عليهالسلام درباره ...فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ... فرمود: «يَعْنِيمَنْمَاتَقَبْلَأَنْ يَمْضِيَ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ»؛ «هركس (از حجگزاران) پيشاز بازگشت از منا بميرد، گناهي براونيست».41
ماه هاي حج
لزوم انجام مناسك حج در ماههاي حج (شوال، ذيقعده وذيحجه):
الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ... .بقره : 197
ماههاي حج، ماههايي معين و غير قابل تبدل، تغيير و تقديم و تأخير:
الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ... .بقره : 197
قيد «مَعْلُوماتٌ» در واقع در ردّ يك رسم جاهلي است كه بر اساس آن، مردم عصر جاهليت براي آزاد بودن در جنگ و خونريزي، ماههاي حرام را تغيير ميدادند.42
صحيح نبودن احرام بستن به نيت حج (بهطور عموم) و عمره تمتّع جز در ماههاي حج:
الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ... .بقره : 197
ماههاي حج، داراي قداست و احترام ويژه:
جَعَلَ اللّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنّاسِ وَ الشَّهْرَ الْحَرامَ... .مائده : 97
حرمت جنگ و خونريزي در ماههاي حج:
جَعَلَ اللّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنّاسِ وَ الشَّهْرَ الْحَرامَ... .مائده : 97
حرمت و قداست ماههاي حج ناشي از جعل و تشريع خداوند:
جَعَلَ اللّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنّاسِ وَ الشَّهْرَ الْحَرامَ... .مائده : 97
لزوم مراقبت زبان از هر سخني، جز سخن حق، در موسم و احرام حج:
وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلّهِ... الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِي الْحَجِّ... .بقره : 197 ـ 196
از امام صادق عليهالسلام نقل شده است كه فرمود: «هرگاه مُحرم شدي، برتو است كه: تقواي الهي را رعايت كني و بسيار به ذكر خدا بپردازي و سخن، كم گويي جز سخن حق؛ زيرا از تماميت و كمال حج و عمره، اين است كه انسان زبانش را جز از سخن حق باز بدارد. خداي تعالي مي فرمايد: «فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ...».43
جلوگيري از انجام حج، گناه و تعدّي به فرمان خداوند:
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُحِلُّوا شَعائِرَ اللّهِ... وَ لاَ آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرامَ... وَ لا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ أَنْ تَعْتَدُوا وَ تَعاوَنُوا عَلَي الْبِرِّ وَ التَّقْوي وَ لا تَعاوَنُوا عَلَي اْلإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ . مائده : 2
1 . نك : مجمع البيان و الميزان، ذيل آيه .
2 . نك : همان.
3 . نورالثقلين، ج1، ص203، ح744 و 745
4 . نك : مجمع البيان و تفسير نمونه، ذيل آيه .
5 . نور الثقلين، ج2، ص186 ـ 185، ح47 ـ 42
6 . همان، ص186، ح49 ـ 48
7 . الكافي، ج4، ص292 ؛ الحدائق الناضره، ج14، ص314
8 . الميزان، ذيل آيه.
9 . نورالثقلين ، ج1، ص196، ح712 و 713
10 . مجمع البيان، ذيل آيه.
11 . كافي، ج4، ص290
12 . نورالثقلين، ج3، ص487، ح72
13 . مجمع البيان، ذيل آيه.
14 . وسائلالشيعه، ج11، ص25
15 . وسائلالشيعه، ج11، ص26
16 . مجمع البيان، ذيل آيه.
17 . نور الثقلين، ج1، ص375، ح289 و نيز ص373، ح282
18 . زبده البيان في احكام القرآن، ص224
19 . نور الثقلين، ج2، ص186 ـ 185
20 . همان، ص 184 و 185
21 . نك : مجمع البيان و الميزان، ذيل آيه.
22 . الكافي، ج4، ص542 و نك : مجمع البيان، ذيل آيه.
23 . مجمع البيان، ذيل آيه.
24 . مجمع البيان، ج1 و 2، ص529
25 . مجمع البيان، ج3 و 4، ص831 ؛ الكشاف، ج2، 218
26 . زبدة البيان في احكامالقرآن، ص232
27 . نورالثقلين، ج1، ص181، ح641
28 . تفسير عياشي، ج1، ص114، ح258
29 . كافي، ج4، ص264، ح1 ؛ تفسير عياشي ،ج1، ص106، ح221
30 . كافي، ج4، ص49، ح2
31 . نورالثقلين، ج1، ص183، ح651
32 . تفسير عياشي، ذيل آيه.
33 . مجمع البيان، ج9 و10، ص242
34 . الميزان، ذيل آيه.
35 . نورالثقلين، ج3، ص492، ح96
36 . ابوالفتوحرازي، چاپ آستان قدسرضوي، ج20، ص256 نيز نك : مجمعالبيان، ذيل آيات.
37 . مجمع البيان، ذيل آيات ؛ نور الثقلين ،ج5، ص571
38 . نورالثقلين، ج3، ص488، ح77
39 . مجمع البيان، ج1 و2، ص527
40 . بحارالانوار، ج96، ص125
41 . نورالثقلين، ج1، ص201، ح740
42 . مجمع البيان، ذيل آيه.
43 . نورالثقلين، ج1، ص183، ح651